قطعا یکی از دغدغههای دولت چهاردهم که رئیسجمهوری آن خود را کارشناس مسلم سلامت میداند، تجهیزات پزشکی است.
به گزارش درمانا، به راستی تجهیزات پزشکی در کجای وزارت بهداشت جای دارد؟ تصمیمگیر کیست؟ تصمیمساز کیست؟
از پراکندگی و چند پاره بودن تجهیزات پزشکی چه در زمینه خرید، چه در زمینه نیازسنجی و چه کارشناسی و مجوزها و غیره، چه کسانی سود میبرند و چه کسانی ضرر میکنند؟
خرید متمرکز آری یا نه؟
علل کمبود تجهیزات پزشکی، به ویژه تجهیزات مصرفی در کشور چیست؟
تمام این سوالات یک پاسخ دارد، سوءمدیریت!
امروز وقتی ابتداییترین حلقه تجهیزات پزشکی یعنی اعلام نیاز، در سامانهای به نام "داتپا" خلاصه شده است و هیچ کنترل کارشناسی و نظارتی روی آن وجود ندارد، چرخه معیوب از همین نقطه شروع میشود.
آیا وزارت بهداشت بر این امر آگاه است که این سامانه در دانشگاه علوم پزشکی تهران برای داشتن آمار داشتهها بوده، نه اعلام نیاز که اگر این را نمیدانند پس وامصیبتا!
اگر خوب بررسی شود به این نتیجه میرسیم که راه پنج سال گذشته نمکی و عیناللهی در حوزه درمان وزارت بهداشت، کاملا اشتباه بوده است. در کدام کشور دنیا سامانهای با خصوصیات داتپا که قابلیت کنترلی و نظارتی ندارد، مبنای خرید است؟ براساس شنیدهها در پایان سال ۱۳۹۹ میزان اعلام نیاز تجهیزات پزشکی وارده در سامانه مذکور به اندازه پنج سال بودجه کشور بوده است!
سوال: این سامانه توسط چه کسانی با چه مدارج تحصیلی و سوابقی کنترل میشود؟
نامههای اعلام نیاز بر حسب تعداد و نوع تجهیزات براساس کدام پایه کارشناسی تهیه و تنظیم میشوند؟
آیا نامه یا دستورات نمایندگان مجلس در خرید تجهیزات پزشکی نقش دارد؟
چند نامه منظم به تصویر نامه نماینده با دستور وزیر و یا معاونت درمان است؟
اصلا چرا خرید متمرکز؟
آیا بهتر نبود بعد از طرح تحول سلامت که توسط نمکی زمینگیر شد، اعتبار تجهیزات پزشکی نیز به دانشگاههای علوم پزشکی تخصیص داده شود تا خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند؟
آیا تبدیل صدها نفر از فارغالتحصیلان رشتههای مهندسی پزشکی در مقاطع کارشناسی و ارشد و دکتری به تحویلگیرنده نشخوار معاونت درمان و هیات امنا، کار درستی است؟
معاونت درمان وزارتخانه و هیات امنا چند کارشناس دارند؟ چه تجاربی دارند که به جای بیش از ۱۰۰۰ نفر تصمیم میگیرند؟
بعد از سوالات بیپاسخ فوق به هیات امنای صرفهجویی ارزی در معالجه بیماران میرسیم.
چگونه میخرید؟ مناقصات براساس کیفیت است یا کمیت قیمت؟ چند کارشناس کمتر از انگشتان یک دست، چگونه برای کشور ۸۵ میلیون نفری تصمیم میگيرند؟ خدمات پس از فروش چگونه و با کدام اهرم پیگیری میشوند؟ اگر دستگاهها بعد از چند سال مانند دستگاههای شتابدهنده خطی بوشهر و کرمانشاه راهاندازی نشدند، چه کسی مقصر است و آیا هیات امنا خود را مجازات میکند؟ رضایتمندی خرید چگونه ارزیابی میشود؟ آیا چون مفت است، کسی اعتراض نمیکند؟! آیا از دانشگاههای علوم پزشکی کشور رضایتمندی اخذ شده است؟ چند درصد از تجهیزات تحویلی راهاندازی شده است؟ چند درصد خراب است؟ چند درصد در صندوقهای چوبی خاک میخورند؟
سوالات بعدی: نقش اداره کل تجهیزات و ملزومات پزشکی سازمان غذا و دارو در این خریدهای تجمیعی چه بوده است؟ چرا برخی شرکتها در مناقصات شرکت نمیکنند؟ آیا اداره کل نسبت به خریدهای نوبتی اعتراضی ندارد؟ آیا اگر دانشگاهی به کیفیت اعتراض کند دچار بیمهری نمیشود؟ آیا در مناقصات انجام شده، همه چیز براساس نیاز مصرفکنندگان بوده و هیات اجتهادی نکرده است؟ نیروهای فنی معاونت درمان چه کسانی با چه سوابقی و چه مدارج تحصیلی بودهاند؟
و اما سوالاتی از سازمان غذا و دارو دولتهای قبل و دولت چهاردهم: این روزها مصاحبههای زیادی میبینیم که معاونان درمان، توسعه و روسای دانشگاههای علوم پزشکی دولت قبل از تحویل تجهیزات پزشکی در مجموع به ارزش ۳۰۰ میلیارد تومان، ۵۰۰ میلیارد تومان و ۱۰۰۰ میلیارد تومان گزارش میدهند. به راستی مجموع این حدود ۷۰ دانشگاه در پنج سال گذشته چه مبلغ ریالی و دلاری تجهیزات پزشکی تحویل گرفتهاند؟ براساس دلار چند تومانی تحویل گرفتهاند؟ ارز را چه کسی تخصیص داده است؟ آیا کمبود ارز دارو و شیرخشک به دلیل خریدهای بیرویه تجهیزات سنگین نبوده است؟
و در پایان متولی کیست؟ چرا برخی در این چرخه جابجا نمیشوند؟ چرا و به چه دلیل برخی به دنبال تثبیت خود هستند و با لابی برای ماندن تلاش میکنند در صورتی که خیلیها از اینگونه مسوولیتها فرار میکنند؟